03 مرداد 1397 - 11:04
دکتر رضا رحمتی

چرا جنگ ۳۳ روزه، آینده منطقه را تغییر داد؟

جنگ ۳۳ روزه دارای ابعادی است که هر چه از تاریخ آن می‌گذرد، بیشتر می‌توان به دستاورد‌های آن پی برد. این جنگ از این حیث که دارای ویژگی‌هایی تعیین کننده برای معادلات منطقه‌ای و در رابطه بین لبنان و رژیم صهیونیستی از یک سو و حزب الله لبنان از دیگر سو نقش بسزایی داشته است، می‌تواند به عنوان یک رویداد مهم و به عنوان نقطه عطفی درمعادلات منطقه‌ای و رفتار همراه با اقتدار حزب الله برای آن در نظر گرفت.
کد خبر : 1175

پایگاه رهنما :

جنگ ۳۳ روزه دارای ابعادی است که هر چه از تاریخ آن می‌گذرد، بیشتر می‌توان به دستاورد‌های آن پی برد. این جنگ از این حیث که دارای ویژگی‌هایی تعیین کننده برای معادلات منطقه‌ای و در رابطه بین لبنان و رژیم صهیونیستی از یک سو و حزب الله لبنان از دیگر سو نقش بسزایی داشته است، می‌تواند به عنوان یک رویداد مهم و به عنوان نقطه عطفی درمعادلات منطقه‌ای و رفتار همراه با اقتدار حزب الله برای آن در نظر گرفت. اینک که نزدیک به ۱۲ سال از آن نبرد سرنوشت ساز می‌گذرد، حزب الله هم در جایگاه برتری نسبت به آن زمان قرار دارد، هم تجربه یک جنگ چریکی کامل در سوریه را دارد، هم توانسته با ارتش چند ملیتی تروریست‌ها در سوریه مبارزه کند، هم اندوخته عمومی بیشتری نسبت به آن زمان کسب کرده است. به تعبیر یکی از افسران ارشد ارتش صهیونیستی، جنگ سوریه برای حزب الله یک مدرسه کامل بوده است.
جنگ سی و سه روزه تجربه‌ای برای مواجهات بعدی با صهیونیست‌ها
یکی از فرضیاتی که قبل از جنگ سی و سه روزه بسیار مطرح می‌شد این بود که ایده شکست ناپذیر بودن ارتش صهیونیستی تبدیل به مسئله‌ای بنیادین در بین بسیاری از کشور‌های عربی خصوصا کشور‌هایی که بارقه‌ای از گرایشات ناسیونالیستی داشتند، شکل گرفته بود. وجود چندین نبرد و جنگ تمام عیار بین کشور‌های عربی از جمله مصر با صهیونیست‌ها و شکست در تمام این نبرد‌ها سبب شده بود که این تصور شکل بگیرد که این ارتش و این رژیم دیگر شکست ناپذیر است و به پشتوانه قدرت هوایی، نیروی آمریکایی و توان نظامی، باید پذیرفت که این موجود دیگر شکست نمی‌پذیرد. اما بعد از نبرد سی و سه روزه، این ایده به کلی از بین رفت و فضایی به وجود آمد که طی آن کمتر کسی از ایده شکست ناپذیری رژیم اشغالگر سخن می‌گفت.
بی شک حزب اللهی که توانست در سال ۲۰۰۶ با غلبه بر ارتش صهیونیستی آن را وادار به شکست کند، در سال ۲۰۱۸ (۱۳۹۷) در صورتی که نبردی بین آن‌ها و رژیم اشغالگر قدس صورت گیرد، پاسخی جبران ناپذیر برای صهیونیست‌ها خواهد داد. تلویزیون اسرائیل اخیرا در گزارشی گفته است «نیرو‌های حزب الله صد‌ها موشک دوش پرتاب ضد هوائی در اختیار دارند که از جمله شامل موشک‌های استینگر آمریکائی و موشک‌های SA-۱۶ و SA-۱۸ روسی می‌شوند. افزون بر این حزب الله تعداد سکوی SA-۸ و SA-۱۷ سنگین و همچنین سکو‌های خطرناکتری نظیر SA-۲۲ در اختیار دارد که از ایران و انبار‌های سوریه به دست آورده است.» در این گزارش آمده است «حزب الله همچنین در جنگ سوریه تجربه استفاده از موشک‌های ضد زره را کسب کرده است. اگر هریک از نظامیان اسرائیلی در دوره آموزشی یک یا دو موشک ضد زره شلیک کرده باشند هر یک از نیرو‌های حزب الله در دوره آموزشی مقدماتی بیش از ۱۵ موشک شلیک کرده اند و در جنگ سوریه بسیار بیشتر تمرین کرده اند و دستاورد‌های بسیار خوبی در این زمینه داشته اند.»
توان اطلاعاتی حزب الله و قدرت اطلاعاتی موساد
یکی دیگر از شاخص‌ها برای ارزیابی پیروزی حزب الله، شکست دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی بود. صهیونیست‌ها ادعا می‌کردند در همان روز اول قادر هستند که صدر رهبری حزب الله لبنان را از بین برده و این جریان را متلاشی کنند، این در حالی است که نه تنها نتوانستند دست به این عمل بزنند، بلکه در تخمین فعالیت‌های بعدی حزب الله نیز ناتوان ماندند و تقریبا نتوانستند هیچ عملیاتی را از حزب الله پیش بینی کنند. شکست دستگاه اطلاعاتی عریض و طویلی به نام موساد که تا آن زمان برای کشور‌های عربی تبدیل به رویا شده بود، توسط حزب الله صورت گرفته بود. این موضوع را باید در کنار تجربه یک دهه گذشته حزب الله در توانمندی‌های اطلاعاتی گذاشت. یک افسر ارشد ارتش اسرائیل در خصوص توانمندی‌های اطلاعاتی که حزب الله اخیرا کسب کرده است گفته «جنگ در سوریه برای آن‌ها به مانند مدرسه‌ای کارآمد برای عملیات رزمی مشترک بوده است که مدیریت جنگ را در آن آموخته اند و در کنار آن زندگی در زیر آتش را فراگرفته اند. آن‌ها به این شیوه چگونگی اداره جنگ مشترک را درک کرده اند. جنگ بعدی بسیار سخت خواهد بود. حتی اگر قدرتمند و باهوش باشید، دشمن به خوبی می‌داند که چگونه به شما صدمه بزند.»
قدرت نظامی فزآینده حزب الله نسبت به جنگ سی و سه روزه
علاوه بر از بین بردن توان و قدرت صهیونیست‌ها این جنگ یک دستاورد خیره کننده نیز برای حزب الله داشت و آن عبارت بود از اینکه حزب الله به عنوان یک نیروی منطقه‌ای و حتی بین المللی بعد از این جنگ سر برآورد. حزب الله لبنان پس از این جنگ مورد تحسین فراوان ملت‌ها قرار گرفت حالا دیگر ملت ۳ تا ۴ میلیونی لبنان می‌توانند خود را در کانون توجهات ۳۰۰ میلیون عرب و حدود ۵/۱ میلیارد مسلمان ببینند و رهبر روحانی آنان در صدر شخصیت‌های خاورمیانه عربی بنشیند. حزب الله لبنان با حفظ نیرو‌های خود و با حفظ قدرت آتش خود و نیز با نشانه روی دقیق نقاط حساس رژیم صهیونیستی- شامل قلب قطار شهری حیفا و آشیانه هواپیما‌های فوق مدرن در پادگان هوایی صفد، ثابت کرد که به قدرت اطلاعاتی برتر از قدرت افسانه‌ای موساد دست پیدا کرده است. حزب الله در این جنگ با حفظ خطوط ارتباطی و حفظ کامل شبکه شبانه روزی المنار و حفظ کامل قدرت شلیک موشک‌ها نشان داد که به بلوغ کامل رسیده است از این رو در پایان جنگ، روزنامه‌های مختلف غرب، نیرو‌های حزب الله را «ورزیده و زبده‌ترین چریک ها» لقب دادند.
نتایج یک گزارش از اسرائیل می‌گوید که در جنگ بعدی تمرکز حملات حزب الله بر تل آویو خواهد بود. حزب الله انبار عظیمی از موشک در اختیار دارد که محتوی ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار فروند موشک است.
مجموع این مسائل نشان می‌دهد که در صورت وقوع یک درگیری دیگر بین حزب الله و رژیم اشغالگر قدس، بی تردید پاسخ بسیار فراگیر‌تر از آن چیزی است که در سال ۲۰۰۶ صهیونیست‌ها شاهد آن بودند، حزب الله نه آن گروه چریکی کوچک است و نه صهیونیست‌ها از آن قدرت سابق برخوردارند.

ارسال نظرات